در یک سال گذشته، مفهوم سکیوریتی توکن که در این مطلب، توکن اوراق بهادار نامیده میشود، سهم چشمگیری از اخبار حوزهی رمزارز و بلاکچین را بهخود اختصاص داد. توکن اوراق بهادار به فرم دیجیتالی اوراق ارزشمند مالی گفته میشود. به بیان دیگر، هرگونه سهام و اوراق قرضه و سهم املاک و مستغلات که به فرم دیجیتالی تبدیل شود، بهنام توکن اوراق بهادار شناخته خواهد شد.
طرفداران توکنهای اوراق بهادار ادعا میکنند عرضهی چنین مفهومی را میتوان با انقلاب مالی برابر دانست. آنها میگویند توکن اوراق بهادار ظرفیتهای لازم برای کاهش مشکلات متعدد تبادل دارایی و خریدوفروش سهام را دارد. بهعلاوه، مفاهیم دیجیتالی اینچنینی میتوانند مفاهیم نامشهود مانند مالکیت معنوی را به سهم و اوراق بهادار تبدیل کنند. مزیت دیگر نیز توانایی سرمایهگذاران در سرتاسر جهان در تسویهپذیری (liquidity) اوراق بهادار است.
دموکراسی در مفاهیم مالیبا وجود تمام مزایای مذکور، توکن اوراق بهادار در فرایندهای واقعی با مشکلات متعددی روبهرو میشود که ازجملهی آنها میتوان به تسویهپذیری اشاره کرد که با وجود ادعای طرفداران، آنچنان آسان نیست. زیرساختهای نوپا و ابهام زیاد در فرایندهای تنظیمگری قانونی، از دیگر مشکلات بزرگ بر سر راه توکن اوراق بهادار هستند. درنهایت، بهنظر نمیرسد ادعای عرضهکنندگان و طرفداران چنین سبکی از توکنها به نتیجهی دلخواه برسد.
عرضهی توکن اوراق بهادار (STO) دقیقا پس از دوران اوج عرضهی اولیهی سکه (ICO) ظهور کرد. درواقع از سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸، اوجگیری مفاهیم ICO و تلاش سرمایهگذاران متعدد برای ورود به آن سبک از سرمایهگذاری را ٰشاهد بودیم. تا اینکه با شروع زمستان رمزارز، تنظیمگری قانونی دربارهی ICO هم افزایش یافت و بهمرور احتیاط مردم در سرمایهگذاری روی توکنها بیشتر شد. سهم عمدهای از سرمایهگذاری ICO در سالهای اوج، به سرمایهگذاران جهانی اختصاص داشت که بدون دخالت بازیگران واسطهی سنتی، به دنیای سرمایهگذاری وارد میشدند.
حباب ICO دقیقا زمانی از بین رفت که نمونههای غیرقانونی و کلاهبرداری آن بیشتر شدند. دراینمیان، مفهوم توکن اوراق بهادار متولد شد که سبک سرمایهپذیری ICO را بهنوعی بازطراحی کرده بود. آنها از همان مفاهیم پایهای ICO استفاده میکردند؛ اما برای قانونیتر نشاندادن فرایند، ساختارهای قانونی همچون JOBS Act سال ۲۰۱۲ آمریکا را بهعنوان پایهی تنظیمگری مطرح کردند.
از دوران بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، بازپرداخت و سوددهی روشهای سنتی سرمایهگذاری همچون اوراق بهادار، برای سرمایهگذاران جذاب و کافی نبود؛ به همین دلیل، مفاهیم ICO و STO بیش از مفاهیم سنتی طرفدار پیدا کردند. بهعلاوه در کشورهایی همچون آمریکا، هزینههای صدور اوراق بهادار و موارد مشابه بهدلیل تنظیمگریهای متعدد افزایش یافت. بههرحال، همهی این موارد درکنار افزایش افراد علاقهمند به سرمایهگذاری باعث شدند استقبال از روشهای جدید سرمایهگذاری بهاوج برسد.
طرفداران توکن اوراق بهادار ادعا میکنند این روش سرمایهگذاری بهسبب حذف واسطهها، بسیار ارزانتر از روشهای سنتی خواهد بود. درواقع، شرکت یا سازمان دریافتکنندهی سرمایه مستقیما با سرمایهگذار ارتباط دارد و به پرداخت هزینهی اضافه برای مدیریت فرایند سرمایهپذیری نیاز ندارد. توکنها بهصورت خودکار و ازطریق برنامههای کامپیوتری مدیریت و عرضه میشوند؛ درنتیجه، تنظیم و اجرای قراردادها هم به سازمانهای واسطه احتیاج ندارد.
توکنهای اوراق بهادار در تسویهپذیری هم مزیتهایی دارند. موانع خریداران برای مشارکت در بازار در چنین توکنهایی کمتر است؛ درنتیجه، تعداد خریداران و احتمال خریدوفروش توکن با قیمت منصفانه افزایش مییابد. در مقام مقایسه، بسیاری از اوراق بهادار و دیگر شیوههای سرمایهگذاری سنتی، بهدلایل محدودبودن، به شرایط جغرافیایی و بازاری محدود هستند و قابلیت تسویهپذیری زیادی ندارند.
از مزیتهای مهم توکنهای اوراق بهادار میتوان به خُردکردن داراییها در رویکردی امن و آسان اشاره کرد که سرمایهگذاران خُرد بیشتری بهخود جذب میکنند. خُردکردن داراییها بهمعنای تقسیم مالکیت دارایی خواهد بود که بدون خُردشدن، اکثر سرمایهگذاران توانایی مشارکت در آن را ندارند. درنهایت، چنین رویکردی به دموکراتیزهکردن مفاهیم مالی و اقتصادی منجر میشود. خُردکردن داراییها فرصت سرمایهگذاری را دراختیار افراد با داراییها و منابع محدود میگذارد و بهنوعی موانع آنها برای مشارکت در اقتصاد جهانی را کاهش میدهد.
از نمونههای جدید خُردکردن داراییها میتوان به هتل سنترجیس اشاره کرد که یکپنجم از مالکیت آن در سرمایهپذیری ۱۸ میلیون دلاری توکنهای دیجیتال فروخته شد. خُردکردن داراییهای هنری نیز از رویکردهای پرطرفدار محسوب میشود که اخیرا در هفتهی هنر میامی نمونههایی از آن را شاهد بودیم.
خُردکردن دارایی در بازارهای در حال رشد با نبود توازن ثروت کاراییهای زیادی دارد. بهعنوان مثال، شرکتهای سرمایهگذاری در املاک و مستغلات از افزایش قیمت املاک در منطقهی ریویرا در مکزیک سود درخورتوجهی بردند و سرمایهی آنها در منطقهی کانکون در مدت سه سال هفتبرابر شد.
دراینمیان، جامعهی محلی سود زیادی از افزایش قیمتها کسب نکرد و درواقع، حداقل سرمایهگذاری رضایتبخش از دسترس بسیاری از مردم عادی خارج بود. ناگفته نماند شرکتهای کوچک در مکزیک با نرخ زیاد بهره بانکهای محلی روبهرو هستند که برخی اوقات به ۴۰ درصد میرسد. در چنین بازاری، خُردکردن دارایی (املاک یا اوراق بهره یا هر شکل دیگر)، فرصت تسویهپذیری بهتر را در اختیار صادرکنندگان اوراق قرار میدهد و سرمایهگذاران فردی نیز به فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذار دسترسی خواهند داشت.
ویکتور ناوارو، مدیرعامل انکوباتور Alteum در آمریکایلاتین، رویکرد خُردکردن داراییهای اوراق قرضه را در این منطقه شروع کرده است. او دربارهی روش جدید سرمایهگذاری میگوید:
تصمیم گرفتهایم به خانهای امن برای کارآفرینان و سرمایهگذاران تبدیل شویم تا به استارتاپها و سازمانهای کوچک و متوسط کمک میکنیم سرمایهی لازم برای رشد کسبوکار خود را فراهم کنند.
برخی از متخصصان بازار دربارهی تسویهپذیری توکن اوراق بهادار در مقایسه با روشهای سنتی شک دارند. مارک اسمیت، بنیانگذار انجمن بازارهای دارایی دیجیتال (ADAM)، اعتقاد دارد ساختن رویکرد و مسیر تسویهپذیری برای اوراق بهادار تنظیمشدهی قانونی به سالها زمان نیاز دارد. برخی متخصصان دیگر نیز میگویند بهویژه در بازارهای املاک و مستغلات نمیتوان با افزایش خریداران به افزایش تسویهپذیری کمک کرد. کتیا فیشر، از شرکا و مدیران Blockchain and Digital Assets Practice در Greenspoon Marder LLP، دراینباره میگوید:
برای رسیدن به تسویهپذیری درخورتوجه، باید حجم تراکنش کافی داشته باشیم. صنعت موجود در چنان موقعیت نوپایی قرار دارد که هنوز بسیای از مشکلات و موانع را تجربه نکرده است. بهعلاوه، هنوز مسائل فنی متعددی باید بهکمک فناوری حل شوند. قطعا ظرفیت چشمگیری در مفاهیم جدید وجود دارد؛ اما پیشرفت آن نیازمند فعالیتهای باکیفیتتر و طراحی زیرساختی قوی برای رشد است. چنین روندی هم قطعا یکشبه اتفاق نمیافتد.
بهاعتقاد مونیکا پرافیت، بنیانگذار و مدیرعامل Rise Markets، توکنهای اوراق بهادار انتخابهای بیشتری دراختیار سرمایهگذاران قرار میدهند و درنتیجه، هزینهها برای همه کاهش پیدا میکند. او تصمیم گرفته است در شرکتش پلتفرمی با امکان سرمایهگذاری برای همهی سرمایهگذاران فردی ایجاد کند تا از داراییهای خُردشده سهم بخرند. مونیکا اعتقاد دارد با توکنهای اوراق بهادار میتوان ۷۷ درصد از هزینههای تراکنش املاک و مستغلات را کاهش داد و بازاری دردسترس برای سرمایهگذاران فردی ایجاد کرد. از دیدگاه او، چنین رویکردی فرایندی بردبرد محسوب میشود.
با وجود تمام مزایای گفتهشده، توکنسازی اوراق بهادار هنوز بازاری جوان محسوب میشود؛ بنابراین، اولین بازیگران آن با مشکلات بزرگی روبهرو هستند. بهعنوان نمونهای از مشکلات، میتوان به زیرساختهای فناوری غیربالغ و چهارچوبهای تنظیمگری مبهم اشاره کرد.